نوستالژی تلخ غریبانه را یادتان هست؟/ یک موسیقی برای سوپراستارها
تاریخ انتشار: ۲۸ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۹۲۱۹۹۰
دریافت 6 MB
خبرگزاری مهر - گروه هنر- علیرضا سعیدی؛ کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است که طراحش تلاش میکند با انتخاب عناصر، فرمها و چینشها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطبان یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکتهسنج، اندیشمندانه و حسابشده پیش روی مخاطبان قرار میگیرد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف اجباری ساخته میشود که بیننده را از اساس از یک اثر تصویری دور میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آنچه بهانهای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشته باشیم، مروری بر ماندگارترین و خاطرهسازترین موسیقیهای مربوط به برخی برنامهها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای بسیاری از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع دوباره به آنها برای ما در هر شرایطی میتواند یک دنیا خاطره به همراه داشته باشد. خاطرهبازی پس از آغاز و انتشار در نوروز ۱۴۰۰ و استقبال مخاطبان از آن، ما را بر آن داشت در قالب یک خاطرهبازی هفتگی در روزهای جمعه هر هفته، روح و ذهنمان را به آن بسپاریم و از معبر آن به سالهایی که حالمان بهتر از این روزهای پردردسر بود، برویم.
«خاطرهبازی با تیتراژهای ماندگار» عنوان سلسله گزارشی آرشیوی با همین رویکرد است که بهصورت هفتگی میتوانید در گروه هنر خبرگزاری مهر آن را دنبال کنید.
در نود و نهمین شماره از این روایت رسانهای به سراغ موسیقی تیتراژ یکی از محبوب ترین و پرمخاطب ترین فیلمهای عاشقانه دهه هفتاد سینمای ایران رفتیم که به واسطه قصه پردازی، حضور ۲ سوپراستار واقعی سینمای آن روزها و آهنگساز قدرتمندی که از او میتوان به عنوان یکی از پیشگامان عرصه آهنگسازی نام برد، توانست تبدیل به یکی از خاطره سازترین موسیقی تیتراژهایی شود که خواننده اش با گذشت بیش از ۲ دهه هنوز آن را در اجراها و کنسرتهایش پیش روی مخاطبان قرار میدهد و حال و هوای ویژه ای از سینمای آن روزها را به مخاطبان منتقل میکند.
فیلم سینمایی «غریبانه» به نویسندگی و کارگردانی احمد امینی محصول سال ۱۳۷۶ سینمای ایران در حال و هوای یک ملودرام عاشقانه ساخته شده است که در روزگار اکران خود اگرچه داستانی تکراری و عاشقانه از سرنوشت ۲ مرد و زن عاشق پیشه را پیش روی مخاطبان قرار داد اما طبیعتاً به واسطه حضور ابوالفضل پورعرب و هدیه تهرانی به عنوان ۲ سوپراستار آن روزهای سینمای ایران و نوع داستان کاملاً ایرانیزه شده ای که به تماشاگر آن سالهای سینما ارائه داد، توانست تبدیل به یکی از پرتماشاگرترین فیلمهای روزگار خود شود.
داستان این فیلم حول محور زندگی «بهرخ» و «بزرگ» میگذرد. بهرخ ثابتی که دکتر داروساز است، بعد از اینکه مطلع میشود مادرش بیمار است، برای پیوستن به او که در خارج است، به فروش املاک موروثی خود میپردازد. در همین اثنا، اتومبیل گران قیمتی که برای فروش در نمایشگاهی به امانت گذارده، توسط بزرگ، پادوی نمایشگاه خسارت عمدهای میبیند. اما بزرگ پولی برای جبران خسارت بهرخ ندارد. بنابراین ناچار میشود تا به خواستهای عجیب تن بدهد. خواسته بهرخ ازدواج است. آن ۲ گرفتار عشق بیفرجامی میشوند که ابتدا هریک سعی دارد از آن بگریزد. اما در این اثنا، بهرخ از راز تلخی آگاه میشود. بزرگ زمان زیادی برای زندگی ندارد و این راز، بهرخ را به بزرگ نزدیکتر میکند اما پایان این رابطه جور دیگری رقم خورده است.
ابوالفضل پورعرب، هدیه تهرانی، محمدرضا داودنژاد، نادیا دلدار گلچین، سیامک قدکچیان، آرین خلج، تورج زاهدی، بهزاد خداویسی و میترا حجار بازیگران درام عاشقانه ای بودند که به سبک و سیاق فیلمهای هندی عاشقانه آن روزها و سریالهای ترکیهای که این روزها مشاهده میشود و البته مخاطبان خاص خود را هم همچنان حفظ کرده، ساخته شد و توانست رگ خواب مخاطب سینمای ایران را به دست آورد و تبدیل به یکی از فیلمهای پرطرفدار آن روزگار شود.
احمد امینی به عنوان کارگردان این فیلم سینمایی تلاش کرد تا در این مسیر ضمن استفاده از ۲ بازیگری که همچنان ستارههای سینمای ایران هستند، داستان تکراری و نخ نما شده ای را به تماشاگرانی نمایش دهد که دوست دارند، مخاطب قصهها و داستانهای این چنین باشند. حلقه مفقوده ای که گویی چه در آن سالها و چه در این سالها نیاز مبرم سینمای ایران برای جلب قشر غیر تخصصی سینماست و میتواند با اندکی به روز رسانی و به کار گیری دیگر جلوههای بصری و سینمایی تبدیل به مسیری برای بازگشت مخاطب باشد.
گویی احمد امینی و هم دورههای او که اتفاقاً سواد سینمایی هم داشتند، خوب میدانستند با تمام اما و اگرها و نقدهایی که از سوی منتقدان با آن مواجه میشوند، میتوانند مخاطبان زیادی را به سمت سالنهای خاطره انگیز آن روزهای سینمای ایران هدایت کنند. فیلمهایی که استفاده حساب شده از موسیقی و آهنگ و خواننده توانست نقش به سزایی هم در جلب مخاطب و هم در ماندگاری آن آثار در حافظه نوستالژیک مخاطبان سینمای ایران ایفا کند. شرایطی که وقتی با مرگ قهرمان عاشق پیشه فیلم ترکیب میشود، درست میشود همانی که بسیاری از تماشاگران ایرانی میخواهند. یک چاشنی بسیار دلچسب از شرایط عاشقانه ای که هم گریه در میآورد، هم حس و حال عاشقانه ای را به عاشقان شکست خورده ای میدهد که گویی به چنین چارچوبی به شدت نیاز دارند.
اما یکی از مهمترین ساختار و مولفههایی که توانست در توفیق فیلم سینمایی «غریبانه» نقش بسیار مهمی را ایفا کند، طبیعتاً موسیقی متن و تیتراژ این فیلم بود که به واسطه حضور آهنگساز جریان ساز و مهمی چون فریبرز لاچینی که بی تردید یکی از شاخص ترین آهنگسازان کشورمان محسوب میشود، فضای متفاوتی را پیش روی مخاطبان قرار داد. مسیری که با حضور حمید غلامعلی خواننده آن سالهای موسیقی پاپ ایران که از یکی از مهمترین ساختار و مولفههایی که توانست در توفیق فیلم سینمایی «غریبانه» نقش بسیار مهمی را ایفا کند، طبیعتاً موسیقی متن و تیتراژ این فیلم بود که به واسطه حضور آهنگساز جریان ساز و مهمی چون فریبرز لاچینی فضای متفاوتی را پیش روی مخاطبان قرار داد او به عنوان یکی از پیشگامان موسیقی پاپ پس از انقلاب نیز یاد میشود جلوه متفاوتی پیدا کرد. کما اینکه تماشاگران آن سالهای سینمای ایران به یاد دارند، که موسیقی تیتراژ پایانی این فیلم ورد زبان مردمی شده بود که در حال و هوای هندی گونه فیلم، چنین موسیقی را برای ماندگاری طعم شیرین قصه میخواستند.
شیرینی و نوستالژی که همچنان دست اندرکاران تولید این تک آهنگ را به حفظ ماندگاری آن در ذهن مخاطبان واداشته است و آنها تلاش میکنند تا به واسطه چنین ملودی جذابی، شرایطی را برای اجرای دوباره آن در محافل و کنسرتهای موسیقی مختلف فراهم سازند. مسیری که چندی پیش در رونمایی آلبوم جدید حمید غلامعلی ابتدا به افتخار آتیلا پسیانی خوانده و به او تقدیم شد و پس از آن نیز در کنسرت ستارگان موسیقی پاپ توسط این خواننده پیش روی مخاطبان قرار گرفت.
حمید غلامعلی که با موسیقی تیتراژ سریال «زیرگنبد کبود» یا همان «آقای حکایتی»، خواننده یکی از مهمترین و ماندگارترین ترانههای خاطره انگیز مربوط به موسیقی تیتراژها به واسطه ملودی بهرام دهقانیار بود، در فیلم سینمایی «غریبانه» هم دوباره این اقبال را داشت تا به عنوان یکی از خوانندگان پیشگام آن دوران موسیقی پاپ کشورمان، سعادت همکاری با فریبرز لاچینی را داشته باشد که در کارنامه فعالیتهای خود انبوهی از ترانهها و تیتراژهای ماندگار را به یادگار گذاشته است.
ترکیبی که موجب شد یک موسیقی تیتراژ شنیدنی و ماندگار از پس یک ملودرام عاشقانه سینمایی پیش روی مخاطبان قرار گیرد که اگرچه سراسر تلخی است اما سرشار از خاطره سازی است و به واسطه ترکیب لاچینی و غلامعلی حال و هوای جالب توجهی را برای مخاطبان فراهم ساخت.
موسیقی تیتراژی که در پایان فیلم «غریبانه»، آن هنگام که شخصیت بزرگ با بازی ابوالفضل پورعرب به واسطه بیماری دارفانی را وداع گفت یکی از گریه دارترین پایان بندیهای سینمایی آن روزگار را رقم زد و تماشاگر را با چشمانی اشک بار به خروجی سالن سینما هدایت کرد. موسیقی که با مطلع «جدایی تلخه بی تو سخته رفتن…» یک پایان بندی به اصطلاح «زهرماری» بود. سربازهای دهه هفتاد میدانند که وقتی از پادگان مرخصی میگرفتند تا به تماشای این فیلم بنشینند، با چه داغ عجیب و غریبی مواجه میشدند. یک غم سنگین و البته خودخواسته که به دلیل حضور ۲ سوپراستار واقعی آن سالهای سینما، موسیقی تیتراژ پایانی را آن قدر برای آنها شنیدنی میکرد که در خیابان هم این آهنگ را زمزمه میکردند.
موسیقی که به واسطه اصول مشخصی که داشت، تلاش کرد پیونده دهنده هنر تخصصی و کاربردی موسیقی با جادوی سینما باشد. یک درهم تنیدگی زیبا که اساساً میتواند جزو شاخصههای اصلی ساخت موسیقی یک اثر سینمایی شود. موسیقی که با اتکا به شناخت خوب و آگاهانه فریبرز لاچینی از آنچه در موسیقی آموخته و همچنین ایرانیزه کردن ملودی که میبایست مؤلفههای دراماتیک یک اثر سینمایی عاشقانه را رعایت کند، سعی کرد در آن روزگار حال و هوای متفاوتی را در موسیقی تیتراژهای سینمای تجربه کند و با به کارگیری صدای متفاوتی چون حمید غلامعلی که در آن سالها جزو خوانندگان پرطرفدار موسیقی پاپ بود، جلوهای متفاوت و نزدیک به استانداردی از ملودی مرتبط با چنین آثار سینمایی را تولید کند.
مسیری که ورود و حضور در آن نیازمند استانداردهای شناخته شده ای است که اگر به درستی در مسیر طراحی و تولید قرار گیرد، میتواند تبدیل به پروژهای ماندگار در ذهن تاریخی مخاطبانی باشد که این سالها در آماج حملات رسانههای دیداری و شنیداری بوده و موسیقی و تصویر در زندگی آنها نقش مهمی ایفا میکنند. شرایطی که فریبرز لاچینی در اواسط دهه هفتاد با موسیقی متن و تیتراژ فیلم سینمایی «غریبانه» آن را تجربه کرد و با اتکا به علم و آگاهی که از موسیقی داشت، عاشقانه ای آبرومند را برای مخاطبان سینما به ارمغان آورد که همچنان ماندگار و فراموش نشدنی است.
حمید غلامعلی چندی پیش بود که در یک گفتگوی رسانهای درباره راز ماندگاری چنین ترانهها و موسیقیهایی گفته بود: آثاری که ماندگار میشوند، اصول مشخصی دارند. این آثار با انگیزه شنیده شدن مقطعی ساخته نمیشدهاند. روی شعر، ترانه، تنظیم و همه اینها فکر میشده و واقعاً برای ساخت یک اثر احساس به خرج میدادند. مساله مقطعی و گذرا بودن آثار، مختص کارهای سفارشی است؛ کاری که میخواهند یک شبه تولید شود. زمانی که شاعر قصد دارد شعر یا ترانهای بگوید باید به حس درونی لازم برسد و اینطور نیست که از قبل برنامهریزی کند و بگوید که امشب میخواهم شعر بگویم. باید در یک لحظه خاص، حسی ایجاد شود و ترانهای بگوید. در این صورت است که امکان ماندگاری آن ترانه فراهم میشود.
وی افزود: ترانههایی که یک شبه معروف میشوند، همان کارهایی هستند که یک شبه تولید میشوند. کاری سفارش داده میشود و بعضاً هم با هزینه بالا تولید میشود. این آثار برای افرادی است که با اسم و رسمشان فقط به دنبال بازار، مارکت و شرایطی برای شنیده شدن مقطعی کار هستند، آنها کار را به این شکل و همراه با جذابیتهای ظاهری، تولید میکنند ولی وقتی مفهوم و ساختار این کارها را بررسی کنید، متوجه میشوید که هیچگونه شرایطی برای ماندگار شدن ندارند و تنها به استفاده از ریتم و صداهای خاصی که در آن مقطع زمانی طرفدار پیدا کرده، بسنده کرده اند. این کار باعث میشود اثر در همان مقطع شنیده شود و بعد از ظهور آثار جدید، کنار گذاشته شود؛ چون ساختار کامل و درستی ندارد.
به هرترتیب موسیقی متن و تیتراژ فیلم سینمایی «غریبانه» یکی از معروف ترین و خاطره انگیز ترین موسیقی تیتراژهای مربوط به فیلمهای سینمایی دهه هفتاد سینمای ایران است که در نوع خود تجربه جدیدی برای آهنگسازی آثار سینمایی به حساب میآمد. تجربهای که گرچه اطلاعات و جزئیات دقیق و کاملی از آن در دسترس نیست اما به نظر میرسد، میتواند در قالب پروژههایی مربوط به تاریخ شفاهی فرهنگ و هنر کشورمان، دستاوردهای مطلوبی را برای آینده مؤثر فعالیتهای موسیقایی به همراه داشته باشد.
برای دانلود تیزری از فیلم سینمایی غریبانه اینجا را کلیک کنید.
کد خبر 5915970 علیرضا سعیدیمنبع: مهر
کلیدواژه: فیلم سینمایی احمد امینی فریبرز لاچینی حمید غلامعلی موسیقی تیتراژ موسیقی فیلم داریوش مهرجویی تئاتر ایران جشنواره فیلم کوتاه تهران هنرمندان تئاتر چهلمین جشنواره فیلم کوتاه تهران طوفان الاقصی موسیقی ایرانی بیمارستان المعمدانی نقاشی کنسرت موسیقی فلسطین رژیم صهیونیستی سازمان سینمایی درگذشت چهره ها پیش روی مخاطبان قرار موسیقی متن و تیتراژ سینمای ایران فریبرز لاچینی موسیقی تیتراژ فیلم سینمایی حمید غلامعلی موسیقی پاپ عاشقانه ای حال و هوای آن سال دهه هفتاد آن سال ها آن روزها ترانه ها یک اثر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۲۱۹۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
درخواست مخاطبان برای تولید نون خ ۶
نشست خبری نون خ، بهانهای برای تعامل عوامل با مردم در بستر سامانه ۱۶۲ بود تا عوامل این مجموعه بدون واسطه با مخاطبان گفتگو کنند. نشستی که در نهایت به یک پرسش و پاسخ جامع با خبرنگاران ختم شد و با حضور مسعود کریمی مدیرگروه طنز سیما فیلم، مهدی فرجی تهیه کننده سریال نون خ و بازیگران این مجموعه از جمله صهبا شرافتی، کاظم نوربخش و ماشاءالله وروایی برگزار شد تا عوامل این مجموعه نمایشی بعد از شنیدن نظر بینندگان تلویزیون، بتوانند به گپ و گفتی با خبرنگاران بپردازند.
مهدی فرجی تهیه کننده سریال نون خ در این نشست در پاسخ به پرسش جام جم درباره نکات مطرح شده از سوی مردم در سامانه ۱۶۲ گفت: بحث تولید فصل جدید، پرداختن به اقوام دیگر، جویا شدن از بازیگرانی که فصل ۵ نبودند، بیشترین نکات مطرح شده بود. به گزارش جام جم، درخواست تولید فصول جدید نون خ در استانهای مختلف و پرسش از سرنوشت شخصیتهای نون خ مثل روناک و بهنام از دیگر نکاتی بود که مخاطبان در تماس با عوامل نون خ مطرح کرده بودند.
فرجی در این نشست با اشاره به مثبت بودن تجربه صحبت مستقیم با مردم در ۱۶۲ گفت: در این تماسها از خانم مسن تا پسربچه ده ساله تماس داشتم. بیشتر این پیامها درباره تشکر از نون خ بود. برخی موارد را هم بیان کردند که حتما از آن استفاده میکنیم. در مجموع حس اینکه مستقیم با مردم صحبت کنیم حس خوبی بود. همانطور که قبلا هم گفته شد، نون خ ۵ نسبت به فصل قبل با افزایش ۵ درصدی مخاطب همراه بود. از سازمان صدا و سیما تشکر میکنم که در این مدت همراهی کردند. از جمله اجازه دادند قومیت دیگری مثل بلوچ را هم به قصه وارد کنیم. در مجموع مسائل مذهبی و قومیتی دو حساسیتی است که سازمان دارد و شاید به همین خاطر هم هر تولیدکنندهای سراغ آن نمیرود. این همراهی سازمان باعث جذابیت مضاعف نون خ جدید شد. در یکی از تماسهایی که انجام شد، خانمی با گریه میگفت که اینطور روایت کولبرها را نشدیده بود و نون خ او را با مشکلات این قشر آشنا کرده است. تصور بسیاری این است که پرداختن به قومیتها کار سختی است و از همین منظر ترجیح میدهند وارد نشوند. اجازه داده شد در کنار طنز، نقدهایمان را هم مطرح کنیم. مردم در بازخوردهایشان میگفتند که در کنار کمدی بودن کار، احساس میکردند درد مردم هم مطرح شده است.
فرجی با اشاره به آسیب دیدگی بسیاری از عوامل در طول ضبط سری پنجم نون خ، اینطور بیان کرد: در این فصل آسیب زیاد دیدیم و ۷ نفر از عوامل دست یا پایشان شکست. آقای آقاخانی هم سقوط کردند و کنار مهرههای کمرشان ترک خورد و آسیب جزئی دیدند. ده روز تصویربرداری تعطیل شد و بعد کار را ادامه دادیم. الان حالشان خوب است.
وی تاکید کرد: اینکه من گفتم خط قرمز سازمان مساله قومیت و مذهب است شاید از این منظر بوده که به دلیل حساسیت، کمتر سراغ آن میروند. از طرفی وقتی به قومیتی اشاره میکنیم حیف است که جذابیت هایش را بهط ور کامل نشان ندهیم. معتقدم کارگردانی خوب در کنار متن قوی، توانست کاری کند که مردم نون خ را دوست داشته باشند.
سازمان پای نون خ ایستاد
این تهیه کننده در پاسخ به پرسشی در خصوص سفارشی بودن محتوای سریال نون خ، عنوان کرد: در مجموع همه کارهایی که برای سازمان ساخته میشود، چون کارفرما این سازمان است سفارشی محسوب میشود. اما در مورد نون خ باید این را بگویم که بعد از اینکه بحث فصل اول مطرح شد، آقای آقاخانی دغدغههای خودش را مطرح کرد تا چگونگی پرداختن به قوم کرد مشخص شود. در دیدار سال قبل رئیس سازمان صدا و سیما هم این مساله مطرح شد که نون خ هر سال با محوریت قوم کرد، به یک قومیت بپردازد. سازمان در این زمینه حمایت کرد.
وی ادامه داد: سعید آقاخانی دغدغه کل ایران را دارد. همه مان کار کردهایم و خط قرمزها و ممیزیهای احتمالی تلویزیون را میدانیم و توانستیم آن را لحاظ کنیم. در عین حال باید از آقای جعفری جلوه تشکر کنم که به عنوان مشاور کنارمان بود. هنوز درباره صحبت از سری ۶ نون خ زود است. باید قدری صبر کرد. فعلا تصمیمی برای آن نداریم.
فرجی در پاسخ به پرسشی درباره واکنش مردم بلوچ به نمایش این قوم در قاب نون خ هم گفت: من در مورد گویش بلوچ هیچ نقدی ندیدم. شاید به این دلیل نقدی نشد که از خود مردم بلوچ برای بازیگران استفاده کردیم. در مورد عزیزان کرمانی هم سوءتفاهمی ایجاد شده بود که حل شد. البته این را بگویم که در کشور ما رایج است و کاری نمیتوان کرد که همه خودمان را نماینده مردم میدانیم. وقتی فردی کاری را نمیپسندد، میگوید همه مردم دوست نداشته اند. من قبلا هم گفتم مسائلی که در نون خ ۵ مطرح کردیم ربطی به کرمان نداشت. ما تنها در یک موشن گرافی فلشی را به سمت کرمان نشان دادیم و شاید همین باعث سوء تفاهم شد. در اینستاگرام پیجهای متعددی با محوریت نون خ شکل گرفت که تلاش کردم نظرات مردم در پستهای مربوطه را بخوانم تا متوجه شدم گلایهای وجود دارد یا خیر. در عین حال، شماره ام را به مدیران استان کرمان دادم تا اگر کسی نکتهای دارد مطرح کند. ما قصد اهانت به کسی را نداریم و تلاش مان این است ظرفیتهای غنی کشورمان را مطرح کنیم.
اصلاحیههای نون خ اندک بود
وی در خصوص بازخوردهای مطرح شده به نون خ هم گفت: نمیگویم نقدی به ما وارد نیست، اما بیشتر کسانی که در ۱۶۲ صحبت کردیم طرفدار نون خ بودند که مدتها پشت خط ماندند تا پاسخ شان را بدهیم. یک نکته شیرین هم از تماسهای امروز وجود داشت که خانمی تماس گرفت و احساس کردم دختربچه کوچکی است و چند بار او را «دخترم» خطاب کردم. بعد متوجه شدم خانم ۵۰ ساله است!
این تهیه کننده به همراهی رئیس سیمافیلم در پیش بردن نون خ ۵ اشاره کرد و در پاسخ به پرسش خبرنگار یکی از رسانهها در خصوص ظرافت در بیان محتوای انتقادی گفت: من و آقای آقاخانی سال هاست کار میکنیم و با ممیزیها آشنا هستیم. به هر حال اختلاف نظر طبیعی است. اصلاحیه داشتیم، اما آنقدری نبود که به کار آسیب بزند. در واقع از ممیزی بسیاری از سریالها کمتر بود.
فرجی همچنین در خصوص شکایت یک خواننده به استفاده از موسیقیاش در نون خ ۵ عنوان کرد: شکایت آقای صفامنش، ربطی به آقای آقاخانی ندارد. در یک دورهای در همین سریال از ترانه «شیرین شیرین» استفاده کردیم که خوانندهاش تماس گرفت و تشکر کرد. ما استفاده کوتاهی از ترانه آقای صفامنش کردیم. تصور این که چنین شکایتی میشود را نداشتیم. البته نافی مالکیت ایشان نیستیم. اما فکر میکردیم آقای صفامنش از ما تشکر میکند. پخش این موسیقی در سکانس کولبرها باعث معرفی آن ترانه شد. با این حال اگر راهی برای جبران باشد اقدام میکنم. در فصلهای قبلی در خدمت ایشان بودیم. ایشان از خوانندههای خوب کشور هستند.
ماشالله وروایی بازیگر نقش عمو کاووس هم در این نشست، گفت: امروز صدای مردم را شنیدیم و خیلی برایمان لذت بخش بود. همه با جان و دل کار کردیم. حتی خاطرم هست که بچه یکی از کولبرها درباره پدرش با گریه حرف میزد و تلاش میکردیم برای ضبط سریال او را به وجد بیاوریم. ما از نزدیک دیدیم که چه مشکلاتی دارند. البته نمیخواهم اشاره کنم که کارگردان و تهیه کننده نون خ چه کارهای عام المنفعهای برای آنها انجام دادند. در مجموع امروز از مردم شنیدیم که نون خ را دوست داشتند و میگفتند تلویزیون باید از این دست کارها بسازد. این بازیگر درباره لهجههای مختلف کردی که در نون خ استفاده شده، به تسلط نویسنده و کارگردان اشاره کرد که تلاش شان باعث شده مطالب به درستی منتقل شود.
بدون گواهینامه مینی بوس راندم!
صهبا شرافتی بازیگر نقش روناک هم که در این جلسه حاضر بود، گفت: نون خ ۵ برای من چالش برانگیزتر و البته جذابتر بود. من گواهینامه پایه ۲ نداشتم و عوامل جان شان را دست من سپردند که رانندگی مینی بوس را در دست داشتم. در کل نظر مخاطبان درباره نون خ مثبت بود و درخواست ساخت فصلهای بعدی را داشتند. خانمی هم تماس گرفته بود میگفت نوزادی در راه دارم و خواهش میکرد فصلهای بعدی ساخته شود تا کودکش به دنیا آمد بتواند آن را تماشا کند.
کاظم نوربخش بازیگر نقش سلمان هم در ادامه با اشاره به تجربه جذاب صحبتهایی که با مخاطبان داشته، عنوان کرد: خوشحالم با همه هم وطنان صحبت کردم. برخی دوست داشتند نون خ به شهرهای آنها برود. خدارا شاکر هستم که خوب تمام شد و امیدوارم فصل بعدی را برای مخاطبان بسازیم.
اراده سازمان تغییر کرده
مسعود کریمی مدیرگروه طنز سیما فیلم هم در این نشست گفت: خوشحالم امسال برای اولین بار توفیق بود کنار عوامل نون خ باشم. سوژه امسال سوژه بسیار پرریسک و لب مرزی بود که باید ریسک کرده و با اعتماد انجامش میدادیم. مثلا وقتی بحث نماز و روزه و شخصیت مهیار مطرح شد، ابتدا گفتیم بهتر است این مساله مطرح نشود. اما بعد در اجرا دیدیم که چطور به درستی و ظرافت مطرح شد و حتی تاثیر در شخصیت مهیار داشت که جایی که از او میخواستند دروغ بگوید، میگفت روزه است و نمیتواند. دیالوگهای درست و به جایی از زبان کاراکترهای کولبر سریال مطرح شد که همگی با ظرافت مطرح شده بود.
وی در پاسخ به پرسش یکی از خبرنگاران که نسبت به ظرافت تولید محتوا در نون خ پرسیده و از آن با عنوان دور زدن ناظر پخش یاد کرده بود، اینطور بیان کرد: به نظرم اگر دیدمان را اصلاح کنیم بهتر است. این درست نیست که بگوییم ناظر پخش متوجه نشده. باید اینطور گفت که امسال سازمان صدا و سیما اراده متفاوتی نسبت به سالهای قبل داشته تا محتواهای تازهای ارائه کند. باید از این ارائه استقبال شود. کما اینکه مدت هاست برنامه جام جم در نقد خود سازمان روی آنتن رفته و فصل جدید آن هم به زودی پخش خواهد شد.